کتاب: انسان در جستجوی معنا (خاطرات اردوگاه نازی) Man's Search for Meaning.
نویسنده: ویکتور فرانکل.
ترجمه: نهضت صالحیان و مهین میلانی.
ویکتور فرانکلین
انسان در جستجوی معنا (انگلیسی: Man's Search for Meaning) اثر ویکتور فرانکل، روانپزشک، عصبشناس و پدیدآورندهٔ لوگوتراپی است که در سال 1946 منتشر شد. این کتاب در بر دارندهٔ خاطرات فرانکل از وضعیت خود و سایر قربانیان اردوگاههای کار اجباری آلمان در خلال جنگ دوم جهانی است. فرانکل در این کتاب به عنوان یک روانشناس اگزیستانسیالیست به اهمیت جستجوی معنا برای زندگی، در سختترین شرایط زندگی میپردازد و ضمن روایت خاطراتش از اردوگاههای کار اجباری، تلاش میکند که نگرش جدیدش را در روانشناسی (لوگوتراپی) تبیین کند.
بیش از 9 میلیون نسخه از این کتاب تأثیرگذار تا زمان مرگ ویکتور فرانکل در سال 1997 در آمریکا فروخته شد، به 24 زبان زندهٔ دنیا ترجمه شد و 73 بار تجدید چاپ شد. ذهن انسان بهطور ناخودآگاه دست به تولید معنا، بر اساس تجارب، دانش و تفکرات خویش، میزند. معنای زندگی هر شخصی، برمبنای جهانبینی و نگاه وی نسبت به رخدادهای طبیعی و اتفاقات اجتماعی، تعیین میگردد. ویکتور فرانکل این معنا را در همسرش یافت به گونهای که توانست با تمام شرایط بد موجود در اردوگاه که در بخش اول کتاب در مورد آن گفته شده، مقابله کند؛ و در این کتاب به کمک انسانهایی میشتابد که این معنا را در زندگی خود گم کردهاند
اردوگاه بیگاری:
فرانکل در جنگ جهانی دوم زمانی که یهودیان و کمونیستها و همجنسگرایان توسط حکومت نازی در آلمان که اتریش نیز به آن الحاق شده بود روانهٔ ارودگاههای کار اجباری میشدند در سالهای 1942 تا 1945 در آشویتس و داخائو زندانی بود نامزدش هرگز پیدا نشد و ظاهراً جزو قربانیان این اردوگاهها بود. ویکتور در کتاب خاطرات خود و در کتاب انسان در جستجوی معنا بارها تأکید میکند که بازنویسی کتاب لوگوتراپی انگیزه زنده ماندن او بود. این کتاب را که در مورد نظریه اش دربارهٔ معناجویی و معنا درمانی بود در دستگیری وی در اردوگاه به همراه همه لباسهایش از او گرفتند. او با این نظریه توانست خود را در بدترین شرایط اردوگاه حفظ کند و نجات یابد. در واقع نظریه خود را خود تجربه کرد و میتوان گفت که این نظریه از بوته آزمایش توسط خود او گذشتهاست. هر چند خود او در کتاب انسان در جستجوی معنا مینویسد: «ما که از بخت خوب یا حسن اتفاق یا معجزه - یا هر آنچه که شما نامش مینهید- از این اردوگاهها بازگشتهایم، خوب میدانیم که بهترینهای ما برنگشتند.
ویکتور فرانکل در 1905 در وین بهدنیا آمد. در دوران دبیرستان او مشتاقانه آرای فیلسوفان طبیعی را مطالعه میکرد و در سخنرانیهای مربوط به روانشناسی عمومی شرکت میکرد. در همین دوره او با روانکاوی آشنا شد. فرانکل در 16 سالگی مکاتباتش را با فروید آغاز کرد و یکی از دستنوشتههایش را در حیطهٔ روانکاوی برای او فرستاد که این دستنوشته سه سال بعد در نشریهٔ بینالمللی روانکاوی چاپ شد. فرانکل یک سال بعد، فروید را ملاقات کرد اما به مرور زمان، گرایشهای نظریاش به آرای آلفرد آدلر نزدیکتر شده بود. او در سال 1925 مقالهای را در نشریهٔ بینالمللی روانشناسی فردی منتشر کرد و در آن با تمرکز بر مفاهیم معنا و ارزش به بررسی تفاوتهای فلسفه و روانشناسی پرداخت. بین سالهای 1930 و 1938 فرانکل در بیمارستان روانی وین به عنوان رئیس بخش خودکشی زنان مشغول به کار شد و در سال 1938 که آلمان به اتریش حمله کرد، او بهطور خصوصی کارش را به عنوان عصبشناس و روانپزشک شروع کرده بود. او در 1949 از دو دانشگاه وین و آدیتشنالی موفق به گرفتن درجهٔ دکترای اعصاب و روان شد. در ضمن او از 120 دانشگاه در سراسر جهان دکترای افتخاری گرفت. فرانکل به علت یهودی بودن در سالهای 1942 تا 1945 به وسیله نازیها ابتدا در اردوگاه آشویتس و سپس در اردوگاه کار اجباری داخائو زندانی شد. تجارب او در این اردوگاهها موجب شد مکتب جدیدی را در روانشناسی بنیانگذاری کند که معنادرمانی یا لوگوتراپی نامیده میشود. او پس از پایان جنگ جهانی دوم ریاست بخش اعصاب بیمارستانی در وین را به عهده گرفت و به مقام استادی دانشگاه در رشتهٔ عصبشناسی و روانپزشکی نایل آمد. در سالهای 1970 تا 1973 استاد دانشگاه بیناللملی سن دیگو بود و نظریه معنا درمانیاش در میان روانشناسان و روانپزشکان پیروان زیادی دارد و در سن 92 سالگی در وین درگذشت.
لینک کتاب صوتی:
https://search.app/QRqoPUGVVxqdByf6A
|
|
|
|
|
|
PDF
|