رمان سهجلدی «اینجه ممد» شاهکار یاشار کمال، داستانی تأثیرگذار و عمیق درباره مبارزه با استبداد و ظلم در نظام اربابرعیتی ترکیه است. اینجه ممد، قهرمان اصلی داستان، رعیتی است که زمین و زنش مورد تعدی ارباب ظالم قرار میگیرند. او برای دفاع از حق خود و روستاییان دست به قیام میزند و ارباب را به قتل میرساند. پس از این واقعه، از ترس ژاندارمها و عُمال ارباب به کوهها پناه میبرد و مدتها در آنجا مخفی میشود.
با این حال، وقتی پس از ماهها به روستا بازمیگردد، با تعجب میبیند که برادر ارباب ظالمتر از او بر سر قدرت نشسته و مردم روستا به دلیل ستم شدیدتر، حتی قبر ارباب قبلی را زیارتگاه کرده و اینجه ممد را مسئول بدبختیهای خود میدانند. این اتفاقات اینجه ممد را دچار شک و تردید میکند و در جلد دوم رمان، او مدام از خود میپرسد که آیا مبارزهاش بیفایده بوده و اشتباهش کجا بوده است.
در نهایت، در جلد سوم، اینجه ممد به این نتیجه میرسد که مشکل اصلی نه تنها اربابان ظالم، بلکه اربابپرستی و پذیرش ستم در ذهن و فرهنگ دهقانان است. او تصمیم میگیرد که به جای مبارزه با افراد، با افکار و باورهای غلط مبارزه کند و به این ترتیب آتش به خارستان میزند که نمادی از زنجیرهای ذهنی مردم است.
این رمان علاوه بر داستان جذاب و پرکشش خود، به تحلیل عمیقی از دو دیدگاه در مبارزه با استبداد میپردازد: یکی تغییر قهری و انقلابی با استفاده از زور و دیگری تغییر تدریجی و فرهنگی با آگاهیبخشی به مردم. یاشار کمال با قلمی توانمند و توصیفاتی دقیق، تصویری زنده و واقعی از مبارزات اجتماعی و روانشناسی مردمی که زیر یوغ استبداد زندگی میکنند، ارائه میدهد.
این رمان برای کسانی که به ادبیات اجتماعی و سیاسی علاقه دارند، خواندنی و آموزنده است و میتواند دیدگاهی تازه و متفاوت از مبارزه با ظلم و بیعدالتی ارائه دهد.
|
|
|
|
|
|
PDF
|