در هفتهها و روزهای اخیر و با شیوع کروناویروس در ایران و کشورهای مختلف جهان، شاهد برخی اظهارات عجیب از سوی برخی مقامهای نظامی و حتی پارهای سیاستمداران هستیم.
کرونا؛ ما و آمریکا
Javad RoohMarch 30, 2020
مهدی نوربخش
استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ
در هفتهها و روزهای اخیر و با شیوع کروناویروس در ایران و کشورهای مختلف جهان، شاهد برخی اظهارات عجیب از سوی برخی مقامهای نظامی و حتی پارهای سیاستمداران هستیم. مثلا، در همان هفتههای نخست، فرماندهکل سپاه گفته بود: "اگر ملت آمریکا نیاز به کمک دارند، ما میتوانیم به آنها کمک کنیم؛ ولی نیازی به کمک آنها نداریم". چنین اظهارنظرهایی که احتمالا با افزایش تعداد مبتلایان در آمریکا، شاهد افزایش آن هم خواهیم بود؛ چندین سئوال برای هر فرد منصفی ایجاد میکند.
۱. اگر کشور ما از چنین امکاناتی برای کمک به بقیه برخوردار است، چرا این امکانات در داخل کشور به کار گرفته نمیشوند؟ اصولا در اینگونه بحرانها، کشورهایی دست به سوی بقیه برای کمکرسانی دراز میکنند که از بنیه مالی و تخصصی لازم برخوردار باشند. در بخش مالی سئوال این است که آیا کشور ما از چنین بنیهای برخوردار است؟ اگر هست، چرا فرودستان این کشور از طرق مختلف اقتصادی کمک نمیشوند تا در خانه بمانند و هم خود و هم بقیه را از ابتلا به این بیماری جانگیر محافظت کنند؟ در همه کشورهایی که اکنون با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند، دولتها سریعا به میدان آمدهاند و با سرمایهگذاری در مردم و خصوصا بخش کمدرآمد، سلامت مالی و بهداشتی مردم را تامین میکنند. در آمریکا، دولت ترامپ مثل رهبران سیاسی کشور ما، در ابتدا این بیماری را جدی نگرفت. با فشارهای گروههای مختلف اجتماعی و با بهره گرفتن ازحق انتقاد، اعتراض و گردش آزاد اطلاعات، نهایتا ترامپ مجبور شد تا به واقعیات تخریب این بیماری تن دهد. هفته پیش و بیشتر در زیر فشارهای دموکراتها، دولت این کشور مجبور شد تا یک بسته دوتریلیون و ۲۰۰میلیارد (۱۲۰۰میلیارد) دلاری را به تصویب برساند. چیزی که در این بسته چشمگیر است، اختصاص ۳۵۰میلیارد دلار به کاسبان خرد و شرکتهای کوچک، ۱۵۰میلیارد دلار به تجهیز بیمارستانها، و کمک مالی ۱۲۰۰دلاری به هر فرد خانواده و ۵۰۰دلار در ماه به کودکان است. این کمک به خانوادههایی تعلق میگیرد که درآمد سالانه انها کمتر از ۹۰هزار دلار باشد. در این محاسبه، یک زن و شوهر با دوفرزند، چکی به مبلغ ۳۴۰۰دلار در ماه دریافت میکنند. آیا مسئولان کشوری و لشکری ایران پیش از فکر کمک به آمریکا، به فکر تمهیداتی اینچنینی در مقیاس بسیار پایینتر برای شهروندان ایران بودهاند؟
۲. وقتی به آمار و ارقام در کشورمان نگاه میکنیم، هرگز خودمان را در شرایط مناسب کمک به دیگران نمیبینیم. آقای شمخانی هم در هفتههای گذشته چنین پیشنهادی را به کشور عراق داده بود؛ بدون توجه به آمار و کاستیهای موجود در کشور ما. در آمریکا طبق آمار تا امروز (دوشنبه ۳۰مارس) ۱۴۲۷۳۵نفر به بیماری کرونا (Covid-19) مبتلا شدهاند. این رقم نمیتواند مطلقا صحیح باشد، بهخاطر اینکه بسیاری که علائم این بیماری را از خود بروز میدهند، هنوز مورد آزمایش قرار نگرفتهاند. مثل کشور خودمان ایران، آماری که به اطلاع مردم میرسد، آمار حقیقی نیست. اما فرق بین آمریکا و ایران این است که این آمار در آمریکا به آمار حقیقی و بهخاطر اینکه مردم این کشور دسترسی نسبی بهتری به بهداشت و سلامت دارند، نزدیکتر است. در آمریکا اگر کسی به یک بیماری مبتلا شود و بیمه سلامت نداشته باشد، بخش اورژانس یک بیمارستان نمیتواند از مداوای او سر باز زند. بخش فقیر این کشور بیمه درمانی دولتی (Medicaid) دارند. تا امروز، ۲۴۸۹نفر از مردم آمریکا که باین ویروس مبتلا شده بودند، فوت کردهاند. ۴۵۶۲نفر بهبود یافتهاند. ۲۸۷۰مریض در مرحله بحرانی به سر میبرند. نهایتا میزان و رقم فوت در اثر ابتلا باین بیماری در آمریکا ۸ در ۱۰۰۰نفرجمعیت کل کشور است. در ایران طبق آماری که نمیتواند صد در صد صحیح باشد، ۳۸۳۰۹نفر باین بیماری مبتلا شدهاند. ۲۶۴۰نفر تا به امروز از این بیماری فوت کردهاند. ۱۲۳۹۱نفر از این بیماری بهبود یافتهاند و ۳۲۰۶نفر در مرحله بحرانی به سر میبرند. امار و ارقام کسانی که تابهحال از این بیماری در کشور ما فوت کردهاند، ۳۱نفر در هر ۱۰۰۰نفر از جمعیت کشور بوده است. لذا باید گفت ۸نفر در آمریکا و ۳۱نفر در ایران در هر ۱۰۰۰نفر جمعیت کل کشور، فرق بسیار فاحشی دارد. چگونه کشوری که آمار و ارقام فوت در آن در اثر ابتلا به این بیماری بسیار بیشتر از آمریکاست، میتواند به آن کشور کمک کند؟ در کشورهای غربی بهترین مدل، مدل کشور آلمان است. نرخ مرگومیر در این کشور به ۶نفر در هر هزار شهروند این کشور رسیده است. این آمار از Worldometers اتخاذ شده است. آیا ما نباید بهجای شعار انتقال تجارب خود به بقیه کشورها، چشمان خود را باز کنیم و برای سلامت مردم این سرزمین از تجارب بینالمللی استفاده کنیم؟ آیا نباید با مردم صادقانه حرف بزنیم؟
۳. آیا مقامات کشوری و لشکری که چنین ادعاهایی میکنند؛ بهجای پیشنهاد کمک به آمریکا، سری به بیمارستانها و یا مراکز درمانی کشور زدهاند، آماری خواندهاند تا ببینند چرا این ویروس جان بسیاری از پزشکان و پرستاران شریف این کشور را گرفته و میگیرد؟ آیا از دست دادن این سرمایههای اجتماعی و ملی، بهخاطر کمبود امکانات نیست؟ همه میدانند که علم پزشکی و سلامت در کشور ما در مقایسه با بقیه دنیا بسیار پیشرفته و درخور توجه و یک غرور ملی است. چه شده که تابهحال، این بیماری از این طبقه شریف اجتماعی قربانیهای فراوانی گرفته است؟ آیا کمبود امکانات فقط بهخاطر تحریمهاست؟ بدونشک تحریمها بر اقتصاد کشور ما تاثیرات فراوانی داشته، اما مدیریت ناکارآمد اقتصادی و محدود شدن سرمایههای عظیم این کشور در دست گروههای خاص که به گردش صحیح سرمایه در این کشور ضربات فراوانی زده، نمیتواند به تنگناهای اقتصادی کمک کرده باشد؟ آیا مقامات مدعی از جامعه پزشکی کشور سئوال کردهاند که اولا در حال حاضر آیا میتوانیم به بقیه دنیا کمک کنیم و اگر توانستیم، به کدام کشور و این اینگونه کمکها از چه مقولهای میتوانند باشند؟
باعث تاسف و تاثر است که بیش از چهاردهه از انقلاب گذشته، رهبران سیاسی کشور ما هنوز فکر میکنند با شعار میتوانند اعتماد مردم این سرزمین را کسب کنند. بیاعتمادی مردم روزبهروز افزونتر میشود و متاسفانه بهجای پیدا کردن راهچاره برای بهدست آوردن اعتماد شهروندان این کشور، بر حجم آن افزوده میشود. بهداشت و سلامت یک جامعه یک مقوله امنیتی است. اگر سلامت یک جامعه مورد تهدید قرار گرفت، امنیت اقتصادی آن مورد تهدید قرار گرفته است. آیا نباید در حال حاضر، بهجای شعار، بهفکر امنیتملی کشور بود؟
|
|
|
|
|
|
PDF
|