جواد نوری زاده
پژوهشگر علم سیاست
سرخط خبرهای جهان در این روزها، نه سیاست و جنگ و تحریم و بازارهای نفتی و تسلیحات نظامی و فستیوالهای ورزشی و هنری و امثالهم، بلکه موجودی میکروسکوپی بهنام ویروس کرونا ( Corona Virus) است.
جهانگیر شدن اپیدمی این ویروس عواقب دهشتناکی را بهدنبال داشته و دنیای غرق در مظاهر مدرن را دچار چالشهای بزرگی در ساحتهای سیاسی، اقتصادی و بهداشتی-درمانی نموده و بهطور خاص هزاران نفر در اقصی نقاط جهان را گرفتار خود کرده و به کام مرگ کشیده است.
طبیعی است که ابعاد فاجعهآمیز گسترش این ویروس در کشورهای مختلف دنیا بسیار زیاد بوده و تبعات زیادی را بویژه بر حوزههای اقتصادی و گردشگری در صحنه بینالملل و داخلی بر جای گذاشته است؛ تبعاتی که منجر به تولید متون قابل اعتنایی در زمینههای متعدد علمی شده و هرکسی از ظن خود به کاوش پیرامون این موجود پرداخته است اما صرفنظر از این تبعات بسیار مخرب، شایسته است برخی از نتایجی که ممکن است در کوتاهمدت و بهویژه درازمدت باعث ایجاد ذهنیت جدید و مزایا و منافعی برای جهان پساکرونا شود را به صورت مختصر مورد اشاره قرار دهیم:
دستاورد نخست که حقیقتی جهانی و یونیورسال است آن که کرونا باعث شد انسان خودبنیاد و کمی مغرور به دستاوردهای علمی و پیشرفتهای فنی و اقتصادی، به ناتوانی عظیم خود در گستره علومی مثل پزشکی و یا مدیریت سیاسی و اقتصادی پی برده و لاجرم از این پس باید در پی بازاندیشی پیرامون الگوهای علمی و مدیریتیاش باشد.
در واقع جهان پساکرونایی، جهانی حساستر و واقعبینتر به دادههای علمی و فکری و دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی بوده و دادهها و آزمایشگاههای علوم زیستی و پزشکی احتمالا دچار تغییرات بنیادینی خواهند شد.
بدینترتیب اگر چه مدت زمان مدیدی از طرح و تئوریزه کردن این گزاره میگذرد که «انسان طبیعت را مقهور خود کرده و در پی کشف اجرام آسمانی است» اما در جهان پساکرونا به این گزاره نیز باید عمیقا بیاندیشیم که: «موجودات جهان میکروسکوپی، انسان مسحور و مغرور در تسخیر طبیعت و فضا را به سیطره خود کشانیده است»
باری! انسان جهان پساکرونا باید به دنبال پارادایمهای فکری و زیستی جدیدی برای خود برآمده و حداقل الگوهای فکری و زیستی موجود را اصلاح نماید.
دو دیگر اینکه باید به پدیده میمون «بازشناسی الگوهای حاکمیت و سیاست در عرصه زیست داخلی» از جمله ایران خودمان بهعنوان یکی دیگر از دستاوردهای مفید کرونا اشاره کرد. در واقع کرونا به حاکمان و تصمیمگیرندگان نظامهای سیاسی مختلف - از جمله کشور خودمان- نشان داد که غلبه بر بحرانهای مختلف پیشبینی نشده، نیاز به بازتعریف الگوهای موسوم به «حکمرانی خوب» (Good Governance) از سویی و ضرورت توجه به نوعی «رویکرد سیستمی و کلنگر» از دیگر سو را اقتضا میکند که بر اساس آن نیاز به توجه متعادل به «همه» بخشهای یک نظام سیاسی و اجتماعی بهصورت «همزمان» بهشدت احساس و توصیه میشود.
با این فرض در جهان پساکرونا اگر تعادل مناسبی بین معادلات سیاست و معادلات سلامت وجود نداشته باشد، ممکن است نظامهای سیاسی در مواقع اضطرار دچار مشکلات اساسی شوند.
از دیگر دستاوردهای ویروس کرونا برای جهان پساکرونا و از جمله ایران، ضرورت گذار از شکل سنتی دولت به شکل مدرن آن (دولت الکترونیک) در راستای نظام پاسخگویی میباشد.
در تجربه اخیری که از ورود کرونا به کشور حاصل شد، آنچه عیان شد این بود که اگر زیرساختهای تحقق دولت و نظام پاسخگویی الکترونیک مورد غفلت قرار بگیرد، در شرایط بحرانی و خاص، نظام توزیع اقتصادی، نظام آگاهیرسانی، نظام بانکی و حتی نظامهای آموزشی و دانشگاهی به شدت آسیبپذیر خواهد بود و این همه سوای آن چیزی است که سابقاً در خصوص مزایای دولت الکترونیک از حیث پرهیز از اتلاف زمان و هزینه برای شهروندان مطرح میشد.
ابن فهم جدید از دولت مدرن را باید مدیون ویروس کرونا باشیم!
مزیت چهارمی که عاید عصر پساکرونا شده، ضرورت بهرهگیری از تجربیات مشترک کشورها در سبک مدیریت سیاسی و اجتماعی است.
در این زمینه شاید بتوان گفت در حال حاضر تنها بحران بینالمللی و ملی که تقریباً همه کشورها در خصوص مقابله با آن اتفاق نظر دارند اپیدمی ویروس کروناست. این بحران فراتر از تضاد منافع و مکاتب مسلط حاکم بر کشورهای غرب و شرق بوده و بهنوعی مرزهای سیاسی و ایدئولوژیک را درنوردیده است.
گو اینکه فرصتی فراهم شده که جهانیان چشم به تجربه یکدیگر دوخته و عزت و غرور ملی در امر آموزش از موضوعیت خارج شده است.
شاید کرونا بتواند نویدبخش و موجد همدلی بیشتر جهانی و پرهیز از خشونتگرایی در روابط بین کشورها با یکدیگر شود و حداقل در کوتاه مدت اهمیت صلح و همدلی انسانهای شرق و غرب را با هم فراهم سازد. این مهم میتواند با ظهور یا تقویت علمی جدید با نام «دیپلماسی سلامت و پزشکی» زمینه تعاملات بیشتر کشورها با یکدیگر را فراهم سازد. تشریک مساعی دولتها در مبارزه با کرونا میتواند چشمانداز مبارکی در حل معضلات دیگر جهان مثل جنگ، نابرابریها، مسائل زیستمحیطی و فقر در مقابل دیدگان رهبران جهان قرار دهد.
از دیگر مزایای کروناویروس که بهویژه در جوامع مذهبی چون ایران خود را نشان داد، آسیبشناسی، تفقه و تدبر و بازاندیشی در امور الوهی (Theological) میباشد. ضرورت کنکاش پیرامون نسبت علم و دین اینبار به پشتوانه امری تجربی فربهتر شده است.
آسیبشناسی دینداری ایرانیان در زمینه انجام مستحبات و واجبات( بویژه در مناسکی چون برگزاری نماز جماعات و جمعه و زیارت بقاع و اماکن متبرکه) مباحثی است که باید مورد مطالعه قرار گرفته و در خصوص آن اقدامات و گفتمانسازی مناسب صورت پذیرد.
ضرورت نزدیکتر شدن نهادهای حاکمیت با شهروندان در مدیریت بحران، مزیت ششم ویروس کروناست. در طی روزهای اخیر بهکرّات رسانهها و مقامات مسئول بهداشت و درمان، شهروندان ایرانی را نسبت به ابعاد مختلف این بیماری آشنا نموده و بهطور خاص، ضرورت پیوستن به پویش «در خانه بمانیم» و پرهیز از سفر را یادآوری نمودهاند؛ با این وجود بخش زیادی از شهروندان نسبت به این مهم بیتوجهی نشان میدهند که این خود نشانگر آن است که مسأله «فرهنگ»، و به بیان دقیقتر، تربیت «الگوهای شهروندی» در ایران با چالشهای جدی روبرو است.
بهویژه اینکه اینگونه اندرزهای بهداشتی، از جنس سیاسی و منفعتمحور نبوده و بهمعنای واقعی برای سلامتی خود شهروندان مورد تبلیغ قرار میگیرد. گاه با مشاهده چنین رفتارهایی از جانب برخی شهروندان است که میتوان درک کرد موانع توسعه و پیشرفت، صرفاً ناشی از برخی سوءمدیریتها در سطح مقامات سیاسی نبوده و شهروندان نیز در این زمینه بهخاطر فقدان آموزش یا عدم التزام به فرهنگ توسعه، قصوراتی داشتهاند.
و نهایتاً اینکه کرونا نشان داد علیرغم وجود مشکلات عدیده در کشور -بهویژه در حوزه اقتصادی- «با هم» بودن و با هم زیستن و با هم گفتن و با هم خندیدن نعمت عظیمی است که بهدلیل عدم تحقق آن در ایام باستانی نوروز، تاکنون مورد تغافل قرار گرفته بود. امری که در عصر پساکرونایی بیشتر از هر زمانی قدر آن دانسته خواهد شد.
شایسته است رهبران جهان پساکرونا با در نظرداشت این درسها که قطعاً قابلیت گسترش نیز دارد بتوانند در جهت تحققشان گام برداشته و از مزیتهای این تجربه سنگین تاریخی غفلت نکنند. باشد که ماحصل مدیریت آنان، جهان را جای امنتری برای زندگی توأم با صلح، آرامش، رفاه و امنیت گرداند. به امید آن روز..!