|چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403
 منوی اصلی
 
تاریخ : سه شنبه 5 فروردين 1399     |     کد : 182

سید محمد بهشتی

«عارضه‌ای بر عارض نوروز»

دیدن شکوفه کردن درختان و گل دادن گیاهان، امسال با اندوه تؤام است. ما احساس جاماندگان از قطاری را داریم که برای رسیدنش روزشماری می‌کردیم.

«عارضه‌ای بر عارض نوروز»
سید محمد بهشتی

دیدن شکوفه کردن درختان و گل دادن گیاهان، امسال با اندوه تؤام است. ما احساس جاماندگان از قطاری را داریم که برای رسیدنش روزشماری می‌کردیم. مگر امسال چه چیزی عوض شده؟ مگر نه اینکه امسال هم مثل هر سال، در روز و ساعتی معین سال تحویل می‌شود. مگر نه اینکه طبیعت کار خودش را می‌کند؛ روزها بلند و هوا لطیف و بهاری می‌شود و پرندگان سرخوشانه نغمه‌سرایی می‌کنند. سرور طبیعت که به راه است، پس چه چیزی حزن ما را برمی‌انگیزد؟ واقعیت این است که ما از غیبت خودمان در این بزم غمگینیم.

محزونیم چون امسال به سنت ‌هرساله خبری از خانه‌تکانی، خرید و شلوغی خیابان‌های شب عید، و برنامه‌ریزی برای سفر یا دیدوبازدید و عیدی گرفتن نیست؛ اندوه ما به سبب منغص شدن عادات و آدابی است که لایه لایه به نوروز افزوده بودیم. نوروز مترادف با خرید، سفرۀ هفت‌سین، سبزی‌پلو و ماهی، عیددیدنی و آجیل و سفر نیست. نه اینکه اینها بد باشد، اما همۀ اینها می‌تواند عارضه‌ای باشد بر عارض نوروز. آداب و رسوم برای این است که سطح تماسی میان ما و حقیقت رویدادها پدید آورد، اما در همان حال تبدیل شدنشان به عادت، ای‌بسا پرده‌ای میان ما و حقیقت ایجاد کند. مثل واژگان که همانقدر که می‌توانند حقیقت را روشن کنند، مستعدند که آن را در پرده ببرند؛ کلمات بسیار در معرض دستمالی شدن و افتادن زیر دست و پایند. واژۀ «آب» در استعمال هرروزه، خلوص و روشنایی‌اش مکدر می‌شود و تلألؤش را از دست می‌دهد. اما راه بازگرداندن زلالیِ آب به آن چیست؟ تشنه شدن. تشنگی آبرو را به آب بازمی‌گرداند. تشنگی از آب آشنایی‌زدایی می‌کند؛ آب می‌شود همان آب حیات.

پنداری در طول این سالها حقیقت نوروز لابلای همۀ بدوبدوها و گرفتاری‌هایی که برای خودمان دست و پا کرده بودیم، گم شده بود. حالا کرونا باعث شده که نوروز امسال آن نوروز آشنای هر سال نباشد. اگر از ما بپرسند امسال نوروز کی است، مشکل بتوانیم بگوییم نوروز امسال مثل همیشه اول فروردین است. چیزی درون ما می‌گوید که امسال نوروز وقتی است که احوالمان تغییر کند، حال قلب‌هایمان خوب شود، حال و روزمان بهتر از این شود، روزها را در دوری از عزیزان و شب‌ها را با نگرانی سپری نکنیم و خلاصه اگر امروز در قعر زندگی هستیم، نوروز آن روزی است که زندگی در اوج باشد و ما صاحبِ بهترین احوال. جالب اینکه حقیقت نوروز همین‌هاست. ما همین‌ها را هرسال حین تحویل سال از خداوند می‌خواهیم ولی امسال بهتر از هر سال معنای این خواسته را می‌فهمیم. مهابتِ حادثه‌ای که دچارش شده‌ایم، باعث آشنایی‌زدایی از نوروز شده است.

نوروز قرار نبود فقط روزی از تقویم باشد که می‌آید و می‌گذرد. از بدو امر قرار بوده انقلابی باشد؛ «قلب» شدن به معنی دگرگونی‌ای است که طی آن راه به باطن هر چیز بر ما گشوده می‌شود. اما این معنی از نوروز به تدریج مکدر شده و ما لابلای مشغله‌هایِ شبِ عید، حقیقت نوروز را فراموش کردیم. امسال اما فرصتی مهیا شده که نوروز نیز از پوستۀ مکدر و ضخیم عاداتی که آن را احاطه کرده بود بیرون آید و حاق آن بر همه آشکار شود. نوروز آن شاهد گریزپایی است که امسال قصد کرده نقاب از رخ برکشد و به ما فرصت دهد تا بی‌نقاب ملاقاتش کنیم. اگر نوروز فرصت پرده‌برداری از همه چیز بود امسال خود نوروز نیز مشمول پرده‌برداری شده است.

کرونا به‌ظاهر خیابان‌ها را خالی از جمعیت کرده، فرصت ملاقات با هم را از ما گرفته، لذت خرید را با ترس و وسواس همراه کرده و هیجان سفر و دیدن طبیعت را تؤام با عذاب وجدان. اما دور نیست روزهایی که ما خوش و فارغ از پریشانی‌ها، باز دور هم جمع شویم. گل‌بگوییم و گل‌بشنویم. آنها که بی‌صبر دیدارشان هستیم را تنگ در آغوش بگیریم و ببوسیم. به هر جای این شهر و این سرزمین سفر کنیم. داد دل از طبیعت بستانیم. از دیدن شور و حال خیابان‌ها کیف کنیم و قدرشناسانه از ساده‌ترین داشته‌هایمان لذت ببریم. آن روز نه فقط ما که نوروز هم به خواسته‌اش رسیده است. مگر همۀ این سال‌ها نیت نوروز جز شکستن عادت‌ها و نرم کردن و نزدیکی دلها بود. اگر همیشه ما منفعلانه ایستاده بودیم و نوروز اول فروردین می‌رسید و بر ما می‌گذشت، اینبار ماییم که پشت این قطار دویده‌ام؛ هر وقت که به آن برسیم آن روز نوروز است چه‌باک که اول فروردین نباشد!
@seyedmohammadbeheshti
 


PDF