آناتول کالتسکی
منبع: پراجکت سندیکیت
"رخدادِ یک مرگ، یک تراژدی است. با این حال، وقوعِ یک میلیون مرگ، یک آمار است (یک مساله آماری است)". فرقی ندارد اگر استالین این حرف را واقعا زده باشد یا خیر، آنچه مهم است این نکته میباشد که این گزاره، یک توصیف بیرحمانه و درست از واقعیتِ اقتصادی است.
ترس و وحشتِ جهانی در مورد شیوع ویروس کرونا، کاملا قابل درک است، زیرا هر مرگی که بر اثر این ویروس اتفاق میافتد، یک فاجعه انسانی است. ممکن است جالب باشد که بدانیم آثارِ سیاسی و اقتصادی شیوع ویروس کرونا در نهایت توسط دادهها و اطلاعات اپیدمیولوژیک و بالینی مشخص خواهد شد. خوشبختانه در این مورد، روندهای آماری مرتبط، در مقایسه با آنچه رسانههای وحشت زده مورد اشاره میدهند، از میزان هشدار و نگرانی به مراتب کمتری خبر میدهند.
امکان دارد تیترِ رسانههای جهان در روزهای آتی، ماهیتی آشفته و هیستریکتر نیز پیدا کنند، زیرا آمریکا به تازگی فرآیند آزمایشگیریِ ویروس کرونا در سطحی گسترده را آغاز کرده است. کاملا واضح و مسلم است که شمارِ آمریکاییهایی که به ویروس کرونا مبتلا شده و یا میمیرند، بهشدت افزایش پیدا خواهد کرد و جو و فضایِ سیاسی و اقتصادی نیز به موازات، به این مساله واکنش نشان خواهد داد. این روند تا اواخر ماه آپریل و یا می که انتظار میرود افکار عمومی در آمریکا آرام شود، ادامه خواهد داشت.
با این حال، جدایِ از هرگونه زمانبندی دقیقی، شواهدِ آماری در دوماهه پس از شیوع ویروس کرونا به این نکته اشاره دارند که ویروس کویید۱۹ بر وضعیت سلامت و مرگ و میر جهانی، تاثیرِ ناچیزی برجا خواهد گذاشت. البته که از این گزاره باید "استان هوبئی چین" یعنی همان جایی را که ویروس کرونا از آنجا شایع شد، مستثنی کرد.
نمودارهای زیر برای هر فردی که با درکِ معنی و مفهوم آمارها در جریانِ شیوع یک بیماریِ همهگیر آشنا باشد، کاملا واضح و روشن هستند.
چهار نمودارِ زیر به خوبی نشان میدهند که چگونه رسانه، سیاستمداران، و سرمایهگذاران، تهدیدِ ناشی از ویروس کرونا را ارزیابی میکنند. در هر کشوری که شیوع ویروس کرونا به نحو گستردهای اتفاق افتاده، میزان و تعداد افراد مبتلا، به صورت جهشی افزایش یافته و اینطور به نظر میرسد که ظاهرا الگوی ابتدایی شیوع این ویروس در استان هوبئی چین را دنبال کرده است.
در این چهارچوب، شمار مبتلایان و قربانیان این ویروس هر سه الی چهار روز، دو برابر شده است. بااینحال، باید به اختلافات زیادی که بین مقیاسِ این اپیدمیهای به ظاهر مشابه وجود دارد نیز توجه کرد (مسالهای که در سمت چپ و راست نمودارها نمایش داده شده). در استان هوبئی چین، ۴۰۰۰۰ نفر در سه هفته ابتدایی شیوع کرونا، به این ویروس مبتلا شدند.
با این حال، کشورهایی نظیر کره جنوبی و ایتالیا که خارج از چین، بیشترین آسیبها را از شیوع ویروس کرونا دیدهاند، در سه هفته ابتدایی شیوع این ویروس در کشورهایشان به ترتیب شاهد ۵۰۰۰ و ۲۵۰۰ مورد از ابتلا به ویروس کرونا بودهاند.
نمودارِ بعدی نمودی از نگاهی متفاوت و معنادار به شیوع و گسترش جهانی ویروس کرونا است. این نمودار همچنین حاکی از شباهتی چشمگیر میان اپیدمی ویروس کرونا در استان هوبئی چین و دیگر مناطق جهان، اما با یک پیامِ بسیار متفاوت است. در هرکدام از مناطقی که ویروس کرونا شایع شده، شیوعِ ویروس (که در اینجا برای نمایش آن از مقیاس لگاریتمی استفاده شده) به تدریج آرام شده و به سمت توقف پیش رفته است.
این مساله دقیقا مطابق با همان تجربهای است که استان هوبئی چین نیز آن را شاهد بوده است. در این راستا، رسانهها همانگونه که پیشبینی میشود سعی داشته اند آنچه در استان هوبئی چین اتفاق افتاده را آخرالزمانی تصویر کنند که انگار قرار است بر اساس آن، میلیونها یا حتی میلیاردها انسان در سرتاسر جهان جان خود را از دست دهند. آنچه حیرتانگیز است این نکته میباشد که بسیاری از سیاستمداران و مسوولان بهداشت و سلامت نیز همین خط فکری را دنبال کرده و ترویج میکنند.
اگر بپذیریم که یک اپیدمی، فرآیندی همراه با آمار و ارقام، و متناسب با جمعیت است، شواهدی که تاکنون در مورد شیوع ویروس کرونا ارائه شدهاند، حاکی از یک اتفاقِ آخرالزمانی نیستند.
موفقیت چین در کاستن و ایجاد ثبات در نرخِ شیوع ویروس کرونا ظرفِ چهار الی شش هفته، به نظر میرسد که در عملکردِ سه کشور از چهار کشورِ آسیایی (سنگاپور، ژاپن و هنگ کنگ) که عمیقا با ویروس کرونا درگیر بوده اند نیز قابل مشاهده است که در نوع خود نتایج معناداری را به همراه دارد: درحالیکه افزایش اخیر در شمار مبتلایان به کرونا در کرهجنوبی و شمال ایتالیا بسیار هشداردهنده به نظر میرسد، روند گسترشِ ویروس کرونا در هر دویِ این کشورها از حالت محدب به مقعر (گسترده به محدود) تبدیل شده که این امر تقریبا به موازاتِ تجربیاتِ یک ماهه و حتی زودتر در هنگ کنگ، سنگاپور، ژاپن و چین (در خارج از استان هوبئی) بوده است.
اگر استان هوبئی چین را که ویروس کرونا در آن اجازه یافت برای یک ماه یا بیشتر، بدون هرگونه رفتارهای محدودکننده رشد کند کنار بگذاریم، میزان عفونتِ پنهان و بدون علامت بینِ ۱۰ تا ۱۰۰ مورد در ازای هر ۱ میلیون نفر بوده است (یا بینِ یک دهم و یک صدم نرخِ تایید شده ابتلا به ویروس کرونا در استان هوبئی چین که ۱۱۰۰ نفر در ۱ میلیون نفر بوده است میباشد).
شواهد از مناطق و کشورهایی که با ویروس کرونا درگیر شدهاند (حتی استان هوبئی) نشان میدهد: شیوعِ ویروس کرونا هنگامی که منحنی اپیدمی بیماری صاف میشود، تا حد بالایی کاهش مییابد. شاید این مساله به این دلیل باشد که بیمارانی که بهشدت به ویروس کرونا مبتلا شدهاند، قرنطینه و یا درمان شدهاند. این در شرایطی است که میزان شیوع ویروس کرونا از سویِ افرادی که هیچگونه علامتی ندارند نیز تا حد زیادی ضعیفتر از آن چیزی است که در ابتدا از آن وحشت وجود داشت.
با توجه به این دادهها، باید سناریوهایی که مبتنی بر آنچه در فیلمها در مورد فجایعی نظیر شیوع یک ویروس دیدهایم را کنار بگذاریم و بدانیم: از هر یک میلیون نفر جمعیت جهان، ۱۰ تا ۱۰۰ نفر به این ویروس در اشکالی که قابل مشاهده باشد، امکانِ ابتلا دارند. اگر جمعیت جهان را ۷.۵ میلیارد نفر در نظر بگیریم، شمار مبتلایان به ویروس کرونا در سطح جهان (ورایِ بیش از ۶۷۰۰۰ فردی که پیش از این در استان هوبئی به ویروس کرونا مبتلا شدهاند)، نهایتا تا ۷۵۰۰۰۰ نفر افزایش خواهد یافت.
نکته قابلتوجه در این میان این است که حتی اگر آمار ۷۵۰۰۰۰نفری را هم مدنظر قرار دهیم، این میزان بهمراتب کمتر از آن چیزی است که رسانهها در مورد آن صحبت میکنند.
اضافه بر این، از همان تعداد مبتلایان نیز بر اساس آمارها نهایتا ۲.۳ درصد از افراد جان خود را از دست خواهند داد. حتی اگر نرخ مرگ و میر ویروس کرونا را تا چهار برابر میزان فعلی (حدودا ۱۰ درصد) نیز درنظر گیریم، این بدان معناست که بین ۷۵۰۰ تا ۷۵۰۰۰ نفر در کل جهان بر اثر ابتلا به کرونا جان میدهند.
این مساله یک تراژدی انسانی خواهد بود با این حال، بعنوان یک آمار که آثار اقتصادی و سیاسی دارد، این موضوع فقط مقایسهای غیرقابلتصور با ۵۵میلیون نفری خواهد بود که سالانه و در شرایط عادی (با داشتنِ سلامتی کامل)، جان خود را از دست میدهند.