|يکشنبه 2 دي 1403
 منوی اصلی
 
تاریخ : يکشنبه 24 بهمن 1395     |     کد : 11

در میان آب و آتش

نگاهی به روند توسعه تبریز از منظر الگوی پایداری

در میان آب و آتش

نگاهی به روند توسعه تبریز از منظر الگوی پایداری

فتانه حاجیلو: پژوهشگر موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تبریز

 مرور الگوهای توسعه در دهه های اخير، حکایت از رشد و توسعه نامتوازن جوامع شهری به ویژه در کشورهای درحال توسعه دارد. توسعه اقتصاد صنعتی، تحولات اجتماعي و تغییرات سياسي را می توان مهمترین عوامل ایجاد تغییر در فرایند رشد و توسعه شهرها خصوصا از نظر فیزیکی و فضایی برشمرد. استفاده از درآمد حاصل از فروش منابع طبیعی خام در اقتصاد این کشورها- نظیر تزریق درآمدهاي حاصل از فروش نفت در کشور ما- به ویژه در بخش های غیر مولد اقتصاد شهري، توسعه بسياري از شهرها را دچار روندي شتابان و بي­رويه کرده است. تاثیر شگرف این الگوی توسعه بر از بین بردن تعادل ميان محيط زيست و محدوده های شهری (که در شکل سنتي شهر برقرار بود)، مهمترین مسئله ای است که در جریان این تغییرات، همواره دانسته  یا ندانسته مورد غفلت قرار گرفته است. به این ترتیب سبک های مختلف توسعه شهری همواره شهرها را به سمتی سوق داده که در ادبیات توسعه از آن به عنوان توسعه ­ناپایدار یاد می­شود.

فرایند توسعه زمانی پایدار می­شود که بخش های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن، در الگو­دهی و الگو سازی برای زندگی فردی و اجتماعی، نحوه تعامل با محیط پیرامون را مورد توجه قرار دهند. به این منظور از چهار دهه گذشته، مسئله ارزیابی وضعیت محیط زیست کشورها از سوی مراکز علمی جهان مطرح شده و برآن تاکید می شود. در این زمینه تلاش های فراوانی، دائر بر بررسی کنش­های متقابل اجتماع و محیط طبیعی نیز آغاز شده که بخش مهمی از آن به محاسبات برهم کنش­های سازمان دهی شده اجتماع و محیط زیست برای اصلاح روابط ذینفعان توسعه با محیط زیست تاکید دارد. اساس این نگرش بر این اندیشه استوار است که علاوه بر تراکم جمعیت و مصرف منابع، عادات و شیوه مصرف، فناوری­های و الگوهای مداخله در طبیعت توسط انسان در روند توسعه بر محیط زیست تاثیر می گذارند. وجود ارتباط دوسویه بین رفتارهای انسانی و تحمیل تغییرات بر طبیعت این ایده را تقویت می­کند که برای کاهش تاثیرات منفی بر محیط زیست بازنگری در رفتارهای انسانی، شیوه های مصرف منابع و تصرف سرزمین ضروری است.

در سال های اخیر که الزام به تامین کیفیت مطلوب زندگی برای شهروندان به صورت تامین دسترسی آنان به رفاه و برخورداری از خدمات شهری مناسب و محیط سالم توام با توجه به حفظ منابع طبیعی برای نسل­های آتی در اولویت سیاست های دولت قرار گرفته است، توجه به برنامه ریزی های شهری و جستجوی رهیافت هایی که بتواند آثار و پیامدهای منفی ناشی از فعالیت های شهری بر محیط زیست را کاهش دهد بیشتر مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان قرار گرفته است.  به لحاظ رشد روز افزون تعداد شهرها، میزان شهرنشینی و تبدیل شدن آن به سبک زندگی رایج انسانها، بررسی ارتباط بین شهر به عنوان یک محیط اجتماعی و در عین حال یک محیط زیست طبیعی اهمیت بیشتری یافته است چون در جوامع کنونی، شهرها با تراکم جمعیت، مصرف زیاد منابع و ایجاد انواع آلودگی بیشترین تاثیر را بر محیط زیست می گذارند.

با پذیرش این تعریف که توسعه پایدار شهری بر محور حفظ کیفیت زندگی در کنار حفظ محیط زیست استوار است، ناگفته پیداست که روند توسعه در تبریز ناپایدار بوده است.

شهر تبریز بزرگترين اجتماع زيستي شمال غرب كشور است، به لحاظ موقعيت مكاني ويژه خود در این منطقه از حوزه نفوذ بسيار وسيعي برخوردار است و به خاطر مركزيت سياسي- اداري آن، همچنین تمرکز اغلب فعاليت هاي صنعتي، اقتصادي، دانشگاهي و ارائه خدماتی که توسط سطح بالاي تخصص ها و مهارت­ها عرضه می شود به شهر مسلط و قطب جاذب جمعیت در منطقه تبدیل شده است و به همين دليل پهنه جغرافیایی آن به طور مداوم گسترش می یابد.

مطالعات انجام گرفته نشان می­دهد «اين شهر طي دهه هاي اخير رشدي شتابان، لجام گسيخته و بيقواره داشته و تحولات جمعيتي و كالبدي ناباورانه اي را تجربه كرده است به طوري كه نوعي شهرسازي ناانديشيده و ناپايدار در آن به وقوع پيوسته است. توسعه و پراكنش فضايي شهر باعث كمبود و گراني زمين و مسكن، تخريب باغ ها و اراضي كشاورزي، فرسودگي و تهي شدن بافت قديم، تنزل اعتبارات فرهنگي و هويت تاريخي شهر، دست اندازي شهر بر روي مناطق ناپايدار و نواحي بالقوه خطرناك، از بين رفتن جنبه هاي زيبايي شناسانه شهر، ظهور و گسترش مناطق حاشيه نشين، ادغام روستاهاي پيرامون و تغيير نقش آنها شده و قابليت هاي زيست محيطي اين شهر را به مخاطره انداخته است» ( پورمحمدی وجام کسری، 1389: 1).

تبریز یکی از قطب های بزرگ صنعتی کشور است و به همین دلیل در معرض انواع آلودگی های آب، خاک و هوا با مواد شیمیایی قرار دارد. وجود صنایع بزرگ و مادر  نظیر نیروگاه حرارتی، تراکتورسازی و ماشین سازی تبریز، پالایشگاه نفت و محصولات پتروشیمی، همچنین واحدهای کوچکتر صنعتی از جمله واحدهای تولید آسفالت، کارخانجات کبریت سازی، تولید سیمان، ریخته گری و ذوب فلزات،در پیرامون شهر از عوامل تأثیرگذار بر آلودگی هوای این شهر به‌شمار می‌رود اگرچه در سال های اخیر مهم‌ترین علت آلودگی هوای تبریز، حمل و نقل درون‌شهری است و با توجه به افزایش روز افزون تردد خودروها در سطح شهر میزان آلودگی هوای آن روزبه‌روز افزایش یافته و شدیدتر می‌شود[1].

تبریز به عنوان کلانشهر شمال غرب کشور مهاجران زیادی را از مناطق اطراف به خود جلب می کند این قضیه موجب شده محدوده شهر طی پنج دهه گذشته چندین برابر شود. «شهر تبريز روزگاري نه چندان دور در تقسيم بندي­هاي امروزين شهرها به صورت باغشهر مطرح بود؛ به طوري که بسياري از محلات تبريز با پسوند يا پيشوند کلمة باغ ناميده مي شدند[2]، اما توسعة كنترل نشده و برونزاي شهر منجر به از بين رفتن اين ثروت هاي ارزشمند شد و اين اراضي تحت تأثير تنش هاي شهري، افزايش قيمت زمين، تغيير كاربري اراضي و شهرنشيني در پيرامون قرار گرفتند. اعمال روشهاي شهركسازي و تخصيص اراضي كشاورزي اطراف شهر تبريز براي پاسخ گويي به نياز مسكن، باعث نابودي و بلعيده شدن اراضي و به زير ساخت و ساز رفتن آنها براي كاربري هاي مسكوني شده است، به طوري كه در طي مدت 25 سال از 1345 تا 1370 در مجموع 5838 هکتار از زمين هاي کشاورزي و باغ های اطراف تبريز تخريب شده و به زير ساخت و ساز شهري رفته است»(.(Azimi, 1996: 188

ادغام روستاهای اطراف شهر تبریز در آن محله های بزرگی دراطراف هسته مرکزی ایجاد کرده، که نه شهر است نه روستا، این مناطق در حال گذار از روستا به شهر، به لحاظ تغییرکاربری اراضی و نحوه ساخت و ساز، نه تنها چشم انداز آشفته­ای پیرامون شهر ایجاد کرده اند بلکه با اختصاص زمین­های خود به ساخت مناطق مسکونی و زیرساخت­های ارتباطی، فضای سبز اطراف شهر را نیز کاهش داده اند. هرچند که اخیرا توجه به توسعه فضای سبز شهری بیشتر شده است اما اغلب این فضاها در داخل شهر به صورت سطوح سبز ایجاد می شوند نه به صورت مشجر یا به اصطلاح حجم سبز که بتوانند بر سالم سازی و تعدیل هوای شهر تاثیر بگذارند. به علاوه باكشيده شدن مناطق روستايي به داخل محدودة شهري «بافت روستايي درون شهری» ایجاد شده است، تاثیر این اتفاق را نه تنها در تغييرات فیزیکی و فضایی بناها و ساخت و سازهاي شهری بلکه در تعاملات اجتماعی، همچنین تغییر سبک و شیوه های زندگی افراد نیز می توان به خوبی مشاهده كرد.

بنا به اعلام شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، در سال 1391، تراکم جمعیت در تبریز 7780 نفر در هر کیلومتر مربع بوده است، این انبوه جمعیت مصرف کننده، ساکن در ساختمان های متراکم موجب ایجاد انبوه زباله و استفاده فراوان از وسایل نقلیه موتوری می­شوند که علاوه بر ایجاد انواع آلودگی هوا، آلودگی صوتی فراوانی نیز تولید می کنند.

شهر تبریز در پهنه ای به شکل دره که از شمال توسط کوه های عون بن علی و از جنوب توسط تپه ماهورهای ارتفاعات سهند محصور شده واقع شده است، این امر که در گذشته امکان وزش بادهای خنک از باغات سرسبز دامنه های کوهستانی آن را فراهم می کرد امروزه دستمایه تشدید انواع آلودگی به ویژه آلودگی هوای آن شده است زیرا در فصول سرد سال استقرار مراکز پرفشار که از منطقه سیبری به آذربایجان نفوذ می کنند باعث ایجاد شرایط پایدار جوی شده و زمینه را برای بروز پدیده وارونگی هوا[3] فراهم می نماید.

بررسی های زمین شناختی نیز نشان می دهند که توسعه فیزیکی شهر از سمت شمال روی گسل تبریز انجام شده و دستکاری­های دامنه کوه برای توسعه شهر می تواند منجر به بروز مخاطرات و خسارت های گزاف انسانی و اقتصادی شود( بابایی اقدم و همکاران، 1386).

استفاده و وابستگي به اتومبيل در شهر تبريز رو به افزايش است. جاذبه تملک خودروي شخصي و تبديل شدن آن به نوعي شاخص منزلت اجتماعي در ايران از يك

 


PDF